جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بزه کار: (تعداد کل: 2)
بزه کار
[بَ زَ / زِ] (ص مرکب) مأثوم. عاصی. مذنب. بزه مند. آثم. تبه کار. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). گناهکار. مجرم. (ناظم الاطباء). گناه کننده را گویند و بعربی اثیم نامند بوزن جسیم. (مجمع الفرس). گنه کار. خطاکننده، و آنرا به عربی اثیم خوانند، و با کاف فارسی هم گفته اند....
بزه کار
[بَ زَ] (اِخ) لقب یزدجرد. (آنندراج). پدر بهرام گور را که یزدگرد نام داشت به سبب سوء اعمال بزه کار و بزه گر نام نهادند. (انجمن آرا).